به گزارش مشرق، مایک مولن، رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش در مطلبی در پولیتیکو معتقد است تنها راه تغییر رژیم در ایران توافق هستهای است. به عقیده وی این توافق هستهای حتی اگر به موفقیت کامل نیانجامد با اینحال دستاوردی قابل توجه به شمار میرود و توافق هستهای میتواند نه تنها در ایران بلکه در منطقه خاورمیانه فرصتهایی تاریخی برای تغییر ایجاد کند.در ادامه خلاصهای از یادداشت وی در این نشریه ارائه شده است:
گروههای سیاسی در ایران را به دو گروه اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم بندی میکند. اصولگراها این توافق را باعث گسترش نفوذ و هژمونی ایران در منطقه میدانند و از سوی دیگر اصلاحطلبان دستیابی به این توافق را نقطه آغازی برای بازگشت ایران به جمع جامعه بینالملل تلقی میکنند.
میانگین جمعیت ایران حدود 28 سال است که تمایل بسیاری برای ارتباط با غرب و جامعه بینالملل دارند. این جمعیت جوان برای اقتدار ایران حاضر به فداکاری هستند و با توجه به اینکه مسئله انرژی هستهای صلحآمیز به نوعی غرور ملی به شمار میرود برای دستیابی به آن پافشاری میکنند اما از سوی دیگر از اصلاحات نیز استقبال میکنند.
ارتباط با جامعه بینالملل نیازمند تغییرات بیشتری در ایران است و با توجه به بیاعتمادی دولت به غرب دستیابی به این امر چندان ساده نیست.گروههای قدرتمند در بدنه حکومت ایران همچنان به غرب و حتی این توافق بدبین هستند و معتقدند که جامعه بینالملل تنها به دنبال تغییر رژیم در ایران است. این هدف نیز تنها از طریق اقدامات ژئوپولتیک امکانپذیر است. از سوی دیگر اصلاحطلبان در ایران از توافق هستهای حمایت میکنند زیرا این امر میتواند اولین گام در انقلابی باشد که آنها به دنبالش هستند. اما موفقیت در توافق میتواند آغاز تنش میان دو دیدگاه در ایران باشد، مسئلهای که در نهایت میتواند به تغییر رژیم منجر شود. توانایی روحانی در پاسخ به درخواستهای مردم برای تغییرات، انتخابات مجلس و خبرگان رهبری میتواند در آینده ایران و همچنین خاورمیانه تاثیر شگرفی داشته باشد.
ادامه حضور اصولگرایان در ایران میتواند احتمال دستیابی به توانمندی هستهای، گسترش تسلیحات هستهای و آغاز مناقشه را به شدت تقویت کند. از روی میز برداشتن گزینه نظامی علیه ایران احمقانه است اما باید این مسئله را نیز به خاطر سپرد که هرگونه حمله نظامی درصورت موفقیت آمیز بودن تنها باعث تاخیر در دستیابی ایران به مرحله گریز هستهای خواهد شد. بنابراین بهتر است درحال حاضر به این توافق احترام گذاشته شود و بر روی جزئیات اجرا و راستیآزمایی آن تمرکز کرد.
گروههای سیاسی در ایران را به دو گروه اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم بندی میکند. اصولگراها این توافق را باعث گسترش نفوذ و هژمونی ایران در منطقه میدانند و از سوی دیگر اصلاحطلبان دستیابی به این توافق را نقطه آغازی برای بازگشت ایران به جمع جامعه بینالملل تلقی میکنند.
میانگین جمعیت ایران حدود 28 سال است که تمایل بسیاری برای ارتباط با غرب و جامعه بینالملل دارند. این جمعیت جوان برای اقتدار ایران حاضر به فداکاری هستند و با توجه به اینکه مسئله انرژی هستهای صلحآمیز به نوعی غرور ملی به شمار میرود برای دستیابی به آن پافشاری میکنند اما از سوی دیگر از اصلاحات نیز استقبال میکنند.
ارتباط با جامعه بینالملل نیازمند تغییرات بیشتری در ایران است و با توجه به بیاعتمادی دولت به غرب دستیابی به این امر چندان ساده نیست.گروههای قدرتمند در بدنه حکومت ایران همچنان به غرب و حتی این توافق بدبین هستند و معتقدند که جامعه بینالملل تنها به دنبال تغییر رژیم در ایران است. این هدف نیز تنها از طریق اقدامات ژئوپولتیک امکانپذیر است. از سوی دیگر اصلاحطلبان در ایران از توافق هستهای حمایت میکنند زیرا این امر میتواند اولین گام در انقلابی باشد که آنها به دنبالش هستند. اما موفقیت در توافق میتواند آغاز تنش میان دو دیدگاه در ایران باشد، مسئلهای که در نهایت میتواند به تغییر رژیم منجر شود. توانایی روحانی در پاسخ به درخواستهای مردم برای تغییرات، انتخابات مجلس و خبرگان رهبری میتواند در آینده ایران و همچنین خاورمیانه تاثیر شگرفی داشته باشد.
ادامه حضور اصولگرایان در ایران میتواند احتمال دستیابی به توانمندی هستهای، گسترش تسلیحات هستهای و آغاز مناقشه را به شدت تقویت کند. از روی میز برداشتن گزینه نظامی علیه ایران احمقانه است اما باید این مسئله را نیز به خاطر سپرد که هرگونه حمله نظامی درصورت موفقیت آمیز بودن تنها باعث تاخیر در دستیابی ایران به مرحله گریز هستهای خواهد شد. بنابراین بهتر است درحال حاضر به این توافق احترام گذاشته شود و بر روی جزئیات اجرا و راستیآزمایی آن تمرکز کرد.